برای دههها، شرکتهایی مانند صنایع دخانیات و سوختهای فسیلی از برنامههای آموزش جوانان و مدارس برای انتشار گفتمانها، ایدهها و ارزشهای مطلوب برای موقعیتهایشان و برای جلوگیری از مقرراتی که سود را تهدید میکند، استفاده کردهاند.
با این حال، هیچ تحقیق سیستماتیکی در مورد برنامه های آموزشی جوانان با بودجه صنعت الکل وجود ندارد. این مقاله در خدمت پرداختن به این شکاف مهم در ادبیات است.
با استفاده از یک رویکرد نظری گفتمانی که توسط نظریه گفتمان پسا ساختاری و تحلیل گفتمان انتقادی ارائه شده است، ما مواد آموزشی را از سه طرح آموزش جوانان مبتنی بر مدرسه که بر مصرف الکل صنعتی شفق و مضرات سلامتی تمرکز دارند، تجزیه و تحلیل کردیم:
Drinkaware for Education، The Smashed Project (با بودجه Diageo)، و صحبت درباره الکل (اعتماد آموزش الکل). این مواد، که برخی از آنها در سطح بین المللی منتشر می شوند، از طریق نهادهای واسطه ای در اختیار مدارس قرار می گیرند که بودجه صنعت الکل را دریافت می کنند.
تجزیه و تحلیل نشان داد که این مطالب از گفتمانهای مسئولیت شخصی، مصرف متوسط الکل، و شامل محدود کردن تعریف مشکل و علل ارائه شده است.
کانون مشکل توسط گفتمانهای درون افراد از جمله جوانان، با علل مصرف الکل جوانان به طور مکرر به عنوان فشار همسالان و «انتخابهای ضعیف»، بدون اشاره به بازاریابی صنعت الکل یا سایر شیوهها، مشخص میشود.
همه برنامهها آشنایی و عادیسازی الکل را بهعنوان یک محصول مصرفکننده بزرگسالان «عادی» ترویج میکنند که کودکان باید درباره آن بیاموزند و در بزرگتر نحوه استفاده مسئولانه از آن را یاد بگیرند.
گفتمانهای ساختهشده در این مواد با گفتمانهای دیگر گفتمانهای مسئولیت اجتماعی شرکتهای صنعت الکل که از ارائه گزینشی آسیبها، از جمله اطلاعات نادرست در مورد سرطان، و اصطلاحات مبهم مانند «نوشیدن مسئولانه» استفاده میکنند، نزدیک است.
علاوه بر این، نقش قیمت الکل، در دسترس بودن و دسترسی، و تأثیرات الکل و صنعت بر نابرابری ها در گفتمان ها بیان نشده است.